. . . دل تکانی

دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد

. . . دل تکانی

دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درد» ثبت شده است

مامان خیلی وقته که حالش بده

راه نمیتونه بره بخاطر استخون درد، معده درد ، قلب درد، از این ور امیر حسین هم هست که هنوز دو سالش نشده،

خیلی بهانه گیری میکنه ، اخه بچه س دیگه . . .

امیر حسین بچه داداشمه ، جدا شده ، مادرش قید بچه رو زد!!!

میخواست بره سر کار!

اذیت میکنه دیگه اقا امیر حسین !

مگه ما بچه نبودیم ! اصلا بچه باید بچگی کنه !

از اینطرفم دنبال کارم  ولی خب نمیتونم برم دنبال کار . . .

اخه من برم سر کار ، مامان با این وضع مریضی بعد کی امیر حسین و جمع کنه ،

نمیتونم برا همه توضیح بدم که چرا هی دست دست میکنم ، وگرنه ادم 30 ساله

که احمق نیست بیکار بمونه . . .

یعنی خیلی تصمیم ها که دیگران شاید نتونن بفهمن .

حتی ازدواجم فعلا منتفیه

اووووووووووووووووووووووووه ! چنان میگه ازدواج که انگار عروس دم دم در تو ماشین نشسته

منتظرشه؟؟؟!!!

نخیر! میخوام تکلیفم روشن باشه با خودم . . .

بگذریم ، ای کاش میشد گاهی بگذاریم و بگذریم .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۲
مسافر . . .